بابکبابک، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

بابک پسرم

پسرم 11 ماهه شد! هوراااا !!!!!

عزیزم امروز 11 ماهه شدی و من سر از پا نمیشناسم. باورم نمیشه 11 ماه گذشت و 1 ماهه دیگه 1 سالت میشه.  بزرگ شدی مرد شدی آقا شدی!!!( بقول زن عمو آذر و آرش) پسرم بالاخره 2 روز مونده به 11 ماهگی رسما راه رفتی. وای که چقدر من و بابا خوشحالیم همش در حال ذوق کردن و لذت بردن از تماشای راه رفتنت هستیم. خدایا شکرت. 2 شب پیش (یعنی 26 مرداد) در حال تماشای کارتون های بی بی انیشتین بودی یهو بدون اینکه ضرورت داشته باشه بلند شدی و 5-6 قدم راه رفتی و دوباره نشستی کارتونهات رو تماشا کردی.تا آخر شب هم چند بار اینکارو تکرار کردی.دیروز که از سر کار برگشتم پرستارت گفت تمام مدتی که بیدار بودی در حال راه رفتن و افتادن و دوباره بلند شدن و ادمه دادن به راهت بود...
28 مرداد 1393

پایان 10 ماهگی گل پسر قند عسل

وای خدای من چقد این گل پسر من شیطون و شیرین شده...اخه تو چقد بامزه ای عشقم؟؟؟! دوست دارم بخورمت !فشارت بدم ! گاز گازت کنم!! ولی نمیشه! برخی اوقات بازوهاتو اروم اروم گاز گاز میکنم نمیدونی چه حالی میده!؟ شما هم که قلقلکی هستی و همش میخندی.دور خنده هات بگردم نفسم. همچنان راه نمیری! انتظار داشتیم تا اینموقع راه افتاده باشی حسابی اخه خیلی زود ایستادی و با کمک مبل و هر چیزی که دم دستت بود راه رفتی ولی همچنان نمیتونی بدون کمک راه بری ولی مشخصه که بزودی راه میفتی و منم چهارشنبه گذشته واست یه کفش خوشکل خریدم.کلی ذوقشونو دارم ولی فک نمیکنم خودت زیاد علاقه ای به کفش پوشیدن داشته باشی چون خون تو دلم میکنی تا کفش پات کنم. کلا دق میدی منو تا دارو بخوری...
4 مرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بابک پسرم می باشد